امروز یکشنبه 04 آذر 1403 http://funandlecture.cloob24.com
0
داستان این بازی مربوط به جنگ جهانی دوم است. در بخش اول بازی این بازی شما در نقش یکی از سربازان آمریکایی هستید که باید با ژاپنی ها مقابله کنید در بخش دوم هم در نقش یکی از سربازان روس هستید که باید با نازی ها بجنگید در این بازی بازیکن قابل حمل دو اسلحه است، که گاهی وقت ها باید با RPG باید تانک ها را بزنید و انواع نارنجک را استفاده می کنید. و همچنین از اسلحه آتشزا هم استفاده می کند در اول بازی شما در زندان ژاپنی ها هستید که با کمک دوستان خود نجات پیدا می کنید و بعد باید با دوستان خود مناطف را پَس بگیرید. در این بازی هوش مصنوعی دشمنان بسیار بالاست. و پس از آسیب دیدن سریع خود را پوشش می دهند.همچنین بخش زامبی برای اولین بار به بازی وارد شد و علاقه مندان زیادی را به خود جذب کرد.

جهان در جنگ، نام پنجمین بازی اصلی مجموعه‌ی ندای وظیفه است که توسط استودیو تری‌آرک ساخته شد و اکتیویژن مانند همیشه انتشار بازی را بر عهده گرفت. بر خلاف تصور بسیاری، «جهان در جنگ» در شاخه‌ی بازی‌های جنگ‌ جهانی دوم مجموعه‌ی Call of Duty قرار نمی‌گیرد و به نوعی پیش‌درآمد سری بلک آپس محسوب می‌شود. تری‌آرک برای ساخت بازی از موتور بازی‌سازی استفاده شده در بازی «جنگاوری مدرن» استفاده کرد اما مقدار زیادی دستخوش تغییرات شد. تخریب‌پذیری بیشتر، تاثیرپذیری عوامل محیطی و همینطور پوست و لباس شخصیت‌های بازی نسبت به آتش و سیستم آب پیشرفته از جمله تغییراتی بود که تری‌آرک در موتور IW 3 Engine به اعمال کرد. تری‌آرک در بازی جدید خود از بازیگران مطرحی مانند کیفر ساترلند و گری اولمن برای صداپیشگی شخصیت‌های اصلی بازی بهره گرفت. همچنین بیشتر عوامل محیطی و انیمیشن‌های بازی با استفاده از تکنولوژی موشن کپچر ضبط و به داخل بازی اضافه شد تا به واقعی‌تر کردن هر چه بیشتر بازی کمک شود. تری‌آرک با اینکه بازی را بر خلاف نسخه‌ی چهارم مجموعه، باز هم به دوران جنگ‌ جهانی دوم آورد، اما از لایه‌ی واقعیت رویدادهای آن دوره برای روایت داستان خیالی خود استفاده کرد. تری‌آرک با این کار، زمینه را برای شروع داستان اصلی خود یعنی بلک آپس آماده کرد. داستان و گیم‌پلی «جهان در جنگ» همان طور که از اسمش پیدا است، در جبهه‌های ژاپن و اروپا دنبال می‌شود که به حساس‌ترین و خونین‌ترین نبردها می‌پردازد. تری‌آرک سعی کرد مانند اینفینیتی وارد، تمرکز خاصی روی شخصیت‌های اصلی داستان داشته باشد و تا حدی هم توانست موفق ظاهر شود. برای مثال، شخصیت ویکتور رزنو با صداپیشگی گری اولدمن، توانست به خاطر حضور موثر و البته کارگردانی شده‌اش در بازی، از شهرت خاصی برخوردار شود. «جهان در جنگ» اولین بازی از سری ندای وظیفه بود که بخش زامبی را به این مجموعه آورد. برخلاف چیزی که تصور می‌شد، زامبی‌های ندای وظیفه توجه بسیاری را به خود جلب کردند و کم کم جای خود را در بازی‌های آینده‌ی مجموعه حتی شماره‌هایی که توسط اینفینیتی وارد ساخته شد، باز کردند. تری‌آرک ریسک زیادی را برای ساخت یک بازی بر اساس جنگ‌جهانی دوم به جان خرید، زیرا استودیو اینفینیتی وارد به کلی جهت مجموعه را عوض کرده بود و به قدری هم این کار آنها موفق بود که بسیاری عقب‌گرد و پرداختن دوباره به جنگ‌جهانی دوم را شکستی حتمی می‌دانستند. با این حال، «جهان در جنگ» بازخوردهای مثبتی را به همراه داشت و میانگین امتیازات 85 درصد را در وب‌سایت متاکریتیک کسب کرد. ناگفته نماند که تاخت و تازها به این بازی ادامه داشت تا جایی که مجله‌ی رسمی ایکس‌باکس، Call of Duty: World at War را به یک بسته‌ی الحاقی تا یک بازی کامل تشبیه کرد. «جهان در جنگ» را می‌توان خشن‌ترین بازی مجموعه تا آن زمان دانست. برخلاف نسخه‌های پیش از آن و حتی «جنگ‌های مدرن» که درجه سنی M را دریافت کرده بود، در این بازی شاهد قطع عضو، سوختگی و حتی انفجار سربازان بودیم و از طرفی، صحنه‌های خشن مانند کشتارهای جمعی و شکنجه به وفور مشاهده می‌شد. این ویژگی مورد تحسین برخی منتقدان قرار گرفت. ندای وظیفه: جهان در جنگ توانست تا ماه ژوئن سال 2009 بیش از 11 میلیون نسخه فروش داشته باشد. در گزارش ماه نوامبر سال 2013 آمده است که «جهان در جنگ» به فروشی بیش از 15.7 میلیون نسخه تا آن زمان دست پیدا کرده است.

0
وقایع بازی در طول جنگ سرد و در مناطق مختلفی از جهان نظیر ویتنام، کوبا و کوهستان‌های برفی روسیه رخ می‌دهد.

بلک اپس در دوران ابتدایی جنگ سرد و در سال‌های 1961 تا 1968 و در ادامه ندای وظیفه: جهان در جنگ روایت می‌شود. دورانی که آمریکا و شوروی به شکل‌های گوناگون و در نقاط مختلف دنیا برای یکدیگر خط و نشان می‌کشیدند، اما از ترس استفاده از سلاح‌های هسته‌ای و آغاز جنگ جهانی سوم، جرات رو در رویی مستقیم با یکدیگر را نداشتند. در این میان سازمان‌های جاسوسی آمریکا برای جلوگیری از پیشرفت پروژه‌های نظامی شوروی، دست به عملیات‌هایی سری در خاک کشورهایی می‌زدند که امکان حضور ارتش شوروی نیز در آن وجود داشت. تمرکز داستان ندای وظیفه: بلک اپس نیز بیشتر بر روی این عملیات‌ها استوار است.

شخصیت اصلی این بازی با نام میسون (به انگلیسی: Mason)از مأمورین ویژه سازمان SOG است که در طول داستان وی زیر شکنجه گرفته می‌شود تا بتوانند اطلاعات مربوطه را از وی خارج کنند. و رویه داستان بر همین اساس پیش می‌رود، و میسون توسط دراگویچ شستشوی مغزی شده اعدادی را در مغز او ریخته تا پس از شنیدن آن بمب nova6 را منتشر کند.

بلک آپس، اولین قسمت از سری بازی‌های بلک آپس در مجموعه‌ی Call of Duty است که توسط استودیو تری‌آرک در سال 2010 ساخته شد و اکتیویژن وظیفه‌ی انتشار آن را عهده دار شد. تری‌آرک با اینکه توانسته بود بازی قبلی خود، «جهان در جنگ» را با وجود برخی انتقادات، به موفقیت تجاری برساند، اما هنوز سایه‌ی اینفینیتی وارد به عنوان خالق و شاید استودیویی که صاحب اصلی مجموعه است روی تک تک افراد تری‌آرک سنگینی می‌کرد. قسمت دوم از سری «جنگاوری مدرن» با موفقیت‌های بسیار زیاد خود انتظارات را از مجموعه بسیار بالا برد و از طرفی کار تری‌آرک هم در ساخت بازی خود برای مجموعه ندای وظیفه سخت‌تر از قبل شد. در ماه می 2009، اکتیویژن به دنبال کسب لایسنس استفاده از بعضی موسیقی‌های معروف دوران جنگ ویتنام بود که همین امر شایعاتی را پیرامون ساخت بازیی بر اساس جنگ ویتنام قوت بخشید. در همان روزها دیوید کیم یکی از اعضای استودیو تری‌آرک در حساب کاربری لینکداین خود اظهار داشت که به عنوان انیماتور ارشد در حال کار روی بازی Call of Duty 7 است. در نوامبر 2009 و تنها چند روز مانده به انتشار «جنگاوری مدرن 2» اکتیویژن رسما تایید کرد که Call of Duty جدیدی برای عرضه در سه ماهه‌ی سوم مالی سال 2010 برنامه‌ریزی کرده است. در فوریه‌ی 2010 یکی از بازیگران پروژه‌ی جدید که هنوز Call of Duty 7 نامیده می‌شد فاش کرد بازی در زمان جنگ سرد جریان دارد و بعضی مراحل بازی به جنگ ویتنام پرداخته می‌شود. سرانجام در آپریل 2010 از بازی Black Ops رسما رونمایی شد. Call of Duty: Black Ops را می‌توان جدا از اینکه یک بازی تیراندازی اول شخص نظامی نامید، یک بازی ماجرایی جاسوسی هم عنوان کرد. تری‌آرک شیوه‌ی روایت داستانی بسیار خوب و جدیدی را در بازی خود پیاده‌سازی کرد که در کل مجموعه‌ی ندای وظیفه بی‌سابقه بود. پرداختن به اسرار پشت پرده‌ی جنگ سرد، درگیری‌های کوچک و خیابانی، عملیات‌های جاسوسی، داستانی چند لایه و درنهایت شخصیت پردازی زیرکانه که تا به حال در مجموعه ندای وظیفه ندیده بودیم سبب شد تا این بازی از محبوبیت خاصی برخوردار شود. با اینکه بیشتر جنبه‌های داستانی بازی از رویدادهای واقعی الهام گرفته شده بود، اما تری‌آرک از یک سری نقاط سیاه و مبهم تاریخی استفاده کرد تا برداشت و داستان دلخواه خود را بیان کند. در بخش تکنیکی، تری‌آرک بسیار خوش درخشید. یکی از نقاط قوت بازی بخش صداگذاری شخصیت‌ها بود که تیمی قوی از بازیگران مطرح هالیوودی آن را تشکیل می‌دادند. گری اولمن که در بازی قبلی این استودیو حضور داشت، به بازی بلک آپس آمد و دوباره در نقش ویکتور رزنو هنرنمایی کرد و سم ورتینگتون (آواتار، ترمیناتور، سری تایتان)در قالب شخصیت آلکس میسون به ایفای نقش پرداخت. همچنین بازیگر مطرح، اد هریس نیز در این بازی برای ایفای نقش جیسون هادسون حاضر شد. تری‌آرک برای هر چه بهتر کردن عملیات موشن کپچر شخصیت‌های بازی از تکنولوژی‌ مورد استفاده جیمز کامرون در فیلم آواتار بهره گرفت که نتیجه‌ی کار بسیار خوب از آب در آمد. از آن‌جایی که پرداختن به جنگ سرد بسیار کار مشکلی است، تری‌آرک به سراغ دو افسر سابق آمریکایی و روس به نام‌های جان پلاستر و سانی پوزیکاس رفتند تا در شبیه‌سازی عملیات‌ها و فضای آن روزها بهتر ظاهر شوند. Black Ops همانند World at War دارای خشونت زیادی بود و امکان قطع عضو در اثر تیراندازی یا انفجار در این بازی هم تعبیه شده بود. از طرفی، برخی المان‌های جدید مانند هدایت هلیکوپتر یا استفاده از تکنیک Bullet Time برای ایجاد صحنه‌های آهسته و سینمایی در بازی به کار برده شده بود. در بخش چند نفره‌، بلک آپس همانند نسخه‌های قبلی مجموعه توانست خوب ظاهر شود و حتی برخی المان‌های حذف شده در «جنگاوری مدرن 2» را هم به سری بازگرداند. ماد سازی، Developer Console و همچنین سرورهای اختصاصی از جمله ویژگی‌های بلک آپس بود. همچنین شبکه‌ی استیم به عنوان پلتفرم انحصاری برای بلک آپس در پی‌سی تعیین شد و ولو هم با استفاده از سیستم ضد تقلب، محیط آنلاین بلک آپس را امن نگه داشت. Call of Duty: Black Ops در زمان عرضه‌ی خود توانست توجه منتقدان را به خود جلب کند و میانگین امتیازات 88 درصد را در سایت متاکریتیک کسب کند. با اینکه بیشتر منتقدان به تحسین بازی پرداختند، اما رویه‌ی انتقادات نسبت به انتشار سالانه‌ی ندای وظیفه در حال افزایش بود و این موضوع گریبان گیر بلک آپس هم شد. مجله‌ی اج که امتیاز 7 از 10 را به بازی اختصاص داده بود این اثر را زیبا و قابل قبول توصیف کرد، اما آن را بیشتر شبیه یک بروزرسانی از نسخه‌های قبلی میدانست تا اینکه با یک بازی کاملا جدید رو به رو باشیم. حتی برخی مراجع روند بازی را به حدی خطی می‌دانستند که آن را با تیراندازی‌های ریلی مقایسه کردند. جالب است بدانید نسخه‌ی Wii بلک آپس که میانگین 80 را در متاکریتیک کسب کرد مورد تحسین بسیاری قرار گرفت به طوری که مجله‌ی رسمی نینتندو از آن به عنوان یکی از بهترین بازی‌های سبک تیراندازی در کنسول Wii نام برد. بلک آپس در بخش فروش خارق‌العاده ظاهر شد و باز هم ثابت کرد چرخ ماشین پول‌ساز اکتیویژن همچنان با قدرت می‌چرخد و می‌تازد. تنها در 24 ساعت بلک آپس توانست 5.6 میلیون نسخه فقط در بازار آمریکا و بریتانیا بفروشد. این رکورد بیش از چیزی بود که بازی جنگاوری مدرن 2 به آن دست پیدا کرده بود. برای مقایسه‌ی بهتر، خوب است به فیلم هری‌پاتر و یادگاران مرگ-قسمت اول اشاره کنیم که در یک هفته توانست به رقم 320 میلیون دلار فروش برسد اما بلک‌آپس تنها در یک روز رقم 360 میلیون دلار را به سرعت رد کرد. تنها در 5 روز رکورد فروش بلک آپس به 650 میلیون دلار رسید و رکورد 550 میلیون دلاری «جنگاوری مدرن 2» را جابه جا کرد.تا 22 نوامبر، با اینکه فروش بازی 85 درصد افت پیدا کرده بود، اما بیش از 18 میلیون نسخه از آن به دست مردم رسید و رقم 818 میلیون دلار فروش را به نام خود ثبت کرد. این رقم دو میلیون نسخه و 182 میلیون دلار کمتر از «جنگاوری مدرن 2» بود. بلک آپس در ماه دسامبر همان سال به فروش 1 میلیارد دلاری دست پیدا کرد. سال بعد مجله‌ی هالیوود ریپورتر از بلک آپس به عنوان یکی از پرفروش‌ترین بازی ویدیوئی تاریخ نام برد. بلک آپس توانست این رکورد را تا سال 2014 و قبل از عرضه‌ی GTA V، غول پول‌ساز راک‌استار حفظ کند. در نهایت طبق آخرین گزارشات تا نوامبر 2013، Call of Duty:Black Ops بیش از 26.2 میلیون نسخه به فروش رفته است.