امروز جمعه 02 آذر 1403 http://funandlecture.cloob24.com
0
در سال 2025، افراد نیروی ویژه تحت امر دیوید میسون و دوستش هارپر به محلی به نام Vault که بسیار تحت محافظت می‌باشد و فرانک وودز در آن قرار دارد می‌رسند. آن‌ها تصور می‌کنند که وودز دارای اطلاعاتی حیاتی در رابطه با محل تقریبی رائول منندز است. وودز اعتراف می‌کند که منندز اخیراً وی را ملاقات کرده و به آن‌ها یک گردنبند جعبه دار را که جا گذاشته است نشان می‌دهد. سپس فرانک چندین عملیات مخفی انجام شده در طی دوره ی نظامی گری اش را تعریف می‌کند.

دهه ی 1980

در سال 1986، الکس میسون بطور موثری از خدمت فعال خود کناره گیری کرده و به طور پنهانی همراه با پسر 7 ساله ی خود به نام دیوید زندگی می‌کند. هنگامیکه جیسون هادسون، میسون را تحت فشار قرار می‌دهد تا او را برای انجام یک عملیات در Cuando Cubango در زمان اوج جنگ‌های داخلی آنگولایی و جنگ‌های مرزی آفریقای جنوبی متقائد کند، این رابطه ی سست، بیشتر متزلزل می‌شود. وودز در حالیکه به شورشیان UNITA متعلق به Jonas Savimbi در مبارزه با دولت مارکسیست آنگولا کمک می‌کند، همراه با افراد خود ناپدید می‌شود؛ در این زمان، عملیات آن‌ها توسط CIA سرکوب شده و هادسون امیدوار است تا بازماندگان را نجات دهد. میسون و هادسون با کمک UNITA، وودز را از رودخانه ی Kavango دوباره بر می گردانند و بعد از آن منندز را در بین گروهی از مشاوران نظامی کوبایی پیدا می‌کنند. با این وجود، ناگهان درگیری و تیراندازی شروع می‌شود و هنگامیکه آمریکایی‌ها توسط Savimbi به وسیله ی یک هلیکوپتر Hind D نجات پیدا می‌کنند، طعمه ی آن‌ها فرار می‌کند. مشخص می‌شود که منندز مسئول زندانی نگه داشتن وودز بعد از کشتن تیم وی می‌باشد. با توجه به این اطلاعات، میسون، وودز و هادسون شروع به تعقیب منندز می‌کنند. در این زمان، منندز خودش را به عنوان یک تاجر اولیه ی اسلحه برای درگیری‌های بوته زار در افریقای جنوبی و امریکای لاتین تثبیت کرده است. بعدها در همان سال، CIA یک عملیات را علیه افراد بی پروای نیکاراگوئه‌ای ساماندهی می‌کند. در افغانستان، میسون، وودز و هادسون به مجاهدین و نیز مامور چینی، تیان ژائو(Tian Zhao)برای مبارزه علیه روس‌ها کمک می‌کنند. وودز و میسون Lev Kravchenko را پیدا می‌کنند و متوجه می‌شوند که وی از انفجار نارنجک همراه با وودز در ویتنام جان سالم به در برده است. این دیدار باعث می‌شود تا میسون عددهایی را ببیند و صدای رزنوف را دوباره بشنود. Kravchenko توسط گروه مورد اعتراف گیری قرار می‌گیرد. در اینجا بازیکن دو گزینه دارد: Kravchenko را به دستور رزنوف اعدام کند یا اینکه مقاومت کرده و اعتراف گیری را ادامه دهد. در حالت دوم، وودز بعد از اینکه می‌پذیرد که Kravchenko با منندز در ارتباط است و دارای افرادی در CIA است، وی را اعدام می‌کند. جدا از اینکه Kravchenko چطور کشته می‌شود، مشخص می‌شود که مجاهدین با منندز همدست هستند و به میسون، وودز، هادسون و ژائو خیانت می‌کنند. این چهار نفر پس از کتک خوردن و دست بسته در وسط بیابان رها می‌شوند تا بمیرند، آنها بی هوشند تا اینکه افرادی غیر نظامی آن‌ها رانجات می‌دهند. یکی از این افراد به نظر میسون رزنوف است. در اینجاست که، انگیزه ی منندز برای انتقام گیریش علیه غرب که بی منطق به نظر می‌رسد، آشکار می‌شود: خواهر مورد علاقه ی وی بشکل دردناکی توسط تجار آمریکایی در یک آتش افروزی عامدانه به خاطر پول بیمه صدمه دید. خاندان منندز که صاحب یک کارتل قدرتمند مواد مخدر است، زمانیکه CIA ترور پدر رائول را تصویب می‌کند، با این شکست به خروش می‌آید. حالا، منندز که خشمگین است، این جنگ را شخصی در نظر می‌گیرد، اما زمانیکه میسون، هادسون، وودز و نیروی دفاعی پاناما به قرارگاه‌های وی در نیکاراگوئه یورش می‌برند، نزاع یک نفره ی وی علیه غرب در هم می‌شکند و در این یورش وودز خشمگینانه و به طور غیرعمدی خواهر رائول را با یک نارنجک می‌کشد.

منندز با وانمودی به کشته شدن با کمک دیکتاتور پاناما، مانوئل نوریگا درصدد است تا از کسانی که خواهر وی را کشته‌اند انتقام شخصی بگیرد. در زمان حمله به پاناما در سال 1989 منندز از جاسوسان در CIA استفاده می‌کند تا تا هادسون و دیوید را به گروگان بگیرد و از آنها به عنوان طعمه در تله استفاده می‌کند. او سپس از هادسون استفاده می‌کند تا وودز را گمراه کند تا اشتباهاً بجای وی، به میسون شلیک کند. اگر بازیکن از دستورهای هادسون سرپیچی کند و بجای اینکه به سر الکس میسون شلیک کند، به هرجای دیگری از وی بزند، او زنده خواهد ماند و مجدداً در انتهای بازی باز می‌گردد. در گیرو دار این شلوغی، منندز هادسون را می‌کشد و وودز را فلج می‌کند. منندز که از انتقام گیری خود راضی نشده است، اجازه می‌دهد تا وودز و دیوید زنده بمانند و قول می‌دهد تا در زمان مناسب انتقام خود را کامل کند.

2025

سه دهه بعد از "حمله به پاناما"، منندز مجدداً به عنوان رهبر Cordis Die (یک جنبش عوام بزرگ با بیش از یک میلیارد عضو)ظاهر می‌شود. او یک حمله ی سایبری را تدارک می‌بیند و بازار بورس چین را فلج می‌کند؛ چین هم در پاسخ صادرات عناصر زمینی کمیاب را تحریم می‌کند و بدین ترتیب آتش یک جنگ سرد جدید بین ایالات متحده ی آمریکا و ناتو، علیه SDC(ائتلاف دفاعی استراتژیک)به رهبری چین برافروخته می‌شود. منندز با بهره گیری از این بن بست قدرت بین دو طرف، تلاش می‌کند تا با تحریک جنگ بین دو طرف یک جنگ تمام عیار به راه اندازد و بطور پنهانی به رهبر SDC، تیان ژائو کمک می‌کند. در اینجا، واحد (Section)کدگذاری شده ی یگان ویژه نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا (Navy SEAL)با استفاده از اطلاعات جمع آوری شده توسط وودز و دیوید، نیروهای JSOC را برای جستجوی مجدد به دنبال منندز رهبری می‌کنند. Section و JSOC اندکی بعد از جمع آوری اطلاعات از وودز وارد میانمار می‌شوند و افزایش ناگهانی فعالیت در منطقه را مورد بررسی قرار می‌دهند. در آنجا، تیم Navy SEAL با یک مهندس کامپیوتر که تحت استخدام منندز است مواجه می‌شوند، و او به آنها هشدار می‌دهد که یک حمله ی سایبری با یک وسیله ی سلریوم(Celerium)که یک کامپیوتر کوانتوم برای هک سیستم‌های کامپیوتری دیگر است، در راه است. بعد از آن، تیم Section در پاکستان به کار گرفته می‌شود تا اطلاعاتی را درباره ی نقشه‌های منندز جمع آوری کند. در زمان تهاجم، منندز نام یک هدف را در جزایر Cayman فاش می‌کند. این هدف کارما نام دارد. بعد از آن هارپر و سالازار، از ماموران SEAL و Section، وارد جزایر Cayman می‌شوند و متوجه می‌شوند که کارما یک زن است که نامش Chloe Lynch است و یک کارمند سابق شرکت تسلیحاتی منندز با نام Tacitus است. Lynch طراح اصلی وسیله ی سلریوم است و منندز برای تمام کردن کار، سربازانی را اجیر کرده تا وی را دستگیر کنند. بعد از آن، JSOC منندز را در یمن فریب می‌دهد، و در آنجا فرید (از اعضای ارزشمند JSOC)وارد اتاق منندز می‌شود تا به Section کمک کرده و دستگیری منندز را تسهیل کند. بازیکن، که در اینجا فرید است، در این عملیات حق انتخاب دارد. منندز که به وفاداری فرید شک دارد به او دستور می‌دهد تا به هارپر که دستگیر شده شلیک کند. اگر بازیکن به هارپر شلیک نکند و در عوض سعی کند تا به منندز شلیک کند، شکست می‌خورد، اما در عوض هارپر زنده می‌ماند و نجات پیدا می‌کند. و اگر بازیکن به هارپر شلیک کند، فرید زنده می‌ماند و بعد از آن هارپر در هیچ گفتگو یا عملیاتی ظاهر نخواهد شد. منندز با موفقیت دستگیر می‌شود، اما این یک فریب از جانب منندز است تا بتواند زیرساخت‌های کامپیوتری ارتش امریکا را در هواپیمابر U.S.S. Obama، هک کند و بدین طریق کنترل تمام ناوگان پهبادهای امریکا را در دست بگیرد. معلوم می‌شود که سالازار جاسوس منندز در JSOC است و حمله ی منندز را تسهیل می‌کند. منندز با کمک سالازار فرار می‌کند و زمانیکه منندز به پل "اوباما" یورش می‌برد سالازار به سربازان محافظ Admiral Briggs شلیک می‌کند. و زنده ماندن Lynch بستگی به زنده ماندن فرید در عملیات قبلی دارد. بازیکن که در اینجا در نقش منندز است، در اینجا مختار است تا Admiral Briggs را بکشد یا اینکه زخمی کند. اگر بازیکن Admiral Briggs را فقط زخمی کند و تمام عملیات نیروی ضربت (Strike Force)را کامل کرده باشد، JSOC وSDC با هم متحد می‌شوند، و سپس به بازیکن اطلاع داده می‌شود که SDC صدها پهباد برای دفاع از اوباما فرستاده است و در نتیجه Briggs قادر خواهد بود تا کشتی و خدمه را نجات دهد. منندز در زمان ملاقات رهبران G20 با استفاده از پهبادها به لس انجلس حمله می‌کند تا آن‌ها را بکشد و آسیب سنگینی به اقتصاد جهانی وارد کند. میسون رئیس جمهور ایالات متحده امریکا را از میان حملات پهبادها به محل امنی اسکورت می‌کند. JSOC در نهایت منشا نقل و انتقالات مربوط به هک کردن هاییتی را پیدا می‌کند، و در آنجا Section نیروهای JSOC را رهبری می‌کند تا تاسیسات مذکور را مجدداً در عملیات آخر بگیرند و منندز را دستگیر کرده یا بکشند. برای داستان چندین پایان وجود دارد که بستگی به این دارد که بازیکن در طی کل داستان چه کارهایی انجام می‌دهد، مثلاً اینکه آیا امریکا و چین قادرند با هم متحد شوند و یا عاقبت افراد خاصی در بازی چه خواهد بود. در طی داستان اصلی، بازیکن ممکن است بخواهد در عملیات ضربتی(Strike Missions)انتخابی شرکت کند. در عملیات ضربتی، JSOC تلاش می‌کند تا با ممانعت از مجبور شدن کشورهای همسایه برای متحد شدن با SDC، تاثیر جهانی SDC را محدود کند. خود Section بطور مستقیم در این عملیات شرکت نمی‌کند، با این حال می‌تواند از راه دور و از یک مرکز فرمان، به نیروها دستور دهد. اگر عملیات با موفقیت کامل شوند، SDC به حدی ضعیف می‌شود تا با JSOC متحد شود، و بعدها در روند داستان به بازیکن کمک می‌کند، برای مثال، پهبادهای خود را برای نجات U.S.S. Obama می‌فرستد یا اینکه نیروهای خود را برای کمک به JSOC در هاییتی می‌فرستد.بله اینگونه پایان می یابد.

پایان‌ها

داستان ندای وظیفه: بلک آپس 2 چندین پایان دارد که بستگی به این دارد که بازیگر در طول بازی کدام شرایط را بوجود می‌آورد. اگر بازیکن منندز را نکشد، هرچهار عملیات نیروی ضربت را کامل کند، و Choe Lynch و Alex Mason از وقایع بازی جان سالم بدر ببرند، بهترین حالت بوجود خواهد آمد. در این حالت، بازیکن باعث اتحاد بین امریکا و چین شده، به جنگ سرد دوم پایان می‌دهد، زنده ماندن Lynch مانع از موفقیت حمله سایبری منندز می‌شود، و زنده ماندن میسون باعث می‌شود تا با فرانک وودز در بازنشستگی دیدار کند و به Section مجدداً ملحق شود. صحنه پایانی منندز را در زندان نشان می‌دهد که مصاحبه Jimmy Kimmel با Lynch را تماشا می‌کند و زمانیکه Lynch به او در طی مصاحبه توهین می‌کند عصبانی می‌شود. اگر منندز زنده بماند، و Lynch نیز جان سالم بدر برد، اما میسون در عملیات کشته شود، جنگ سرد پایان خواهد یافت و حمله سایبری منندز شکست خواهد خورد، اما Section همراه با وودز به سر قبر پدرش خواهد رفت و تصمیم می‌گیرد که از نظامی گری کناره گیری کند؛ وودز اظهار می‌دارد که پدرش از این تصمیم خوشحال خواهد شد. اگر منندز زنده بماند، Lynch کشته شود، section منندز را دستگیر می‌کند. حمله سایبری موفقیت آمیز خواهد بود، و منندز فرار می‌کند. و قبل از اینکه قبر خواهرش را ببینید، وودز را در زمان بازنشستگی اش می‌کشد و روی خودش گازوئیل می‌ریزد و یک بازی آتش را آماده می‌کند. اگر منندز کشته شود، صرفه نظر از عاقبت Lynch و میسون، یک ویدئو در یوتیوب که منندز قبلاً آن را ضبظ کرده است، منتشر می‌شود و موجب شورش مردم غیر نظامی می‌شود.

تری‌آرک سرانجام توانسته بود تا حد زیادی راه خود را از اینفینیتی وارد جدا کند و بازی خوب بلک آپس هم به اعتبار آنها افزود. پس از اتفاقاتی که برای استودیو اینفینیتی وارد افتاد و افراد کلیدی این استودیو اخراج یا جدا شدند، فرصت برای تری‌آرک با ثبات ایجاد شد تا بتواند خلاقیت‌های خود را گسترش دهد و حتی به فکر جاه‌طلبی‌های بیشتری باشد. این فکر تا جایی پیش رفت که تری‌آرک تصمیم گرفت کاری را که اینفینیتی وارد با جنگاوری مدرن کرد را باز تکرار کند و سری Call of Duty را وارد عصر جدیدی کنند. رابرت کوتیک، مدیر عامل شرکت اکتیویژن بلیزارد در نوامبر 2011 تایید کرد که قسمت جدید از سری ندای وظیفه برای عرضه در سال 2012 میلادی برنامه‌‌ریزی شده است. وی همچنین با تایید این موضوع که بازی در سه‌ ماهه‌ی چهارم سال 2012 عرضه خواهد شد، ادعا کرد که این بازی دارای «نوآوری‌های معنادار و مفهومی» خواهد بود. تری‌آرک برای اینکه بتواند بر ادعاهای کوتیک جامه ی عمل بپوشاند، از نویسندگان فوق‌ حرفه‌ای و با سابقه و همچنین مشاوران نظامی و سیاسی در ساخت Black Ops 2 کمک گرفت. افرادی مانند اولیور نورث صاحب‌نظر سیاسی، میزبان تلویزیونی محافظه‌کار و نویسنده آثار پرفروش فهرست نیویورک تایمز، یا پیتر وارن سینگر دانشمند علوم سیاسی و نویسنده‌ی کتاب‌های جنجالی همچون «بچه‌های جنگ» در توسعه‌ی زیرساخت‌های داستانی Black Ops 2 و انتقال آن به سال 2025 نقش به‌سزایی داشتند. همچون قسمت قبل، دیوید اس.گویر به عنوان نویسنده‌ی اصلی به همراه دیوید آنتونی و میساه رایت روایت داستانی را بر عهده گرفتند. از آثار ماندگار گویر می‌توان به سه گانه‌ی شوالیه تاریکی، دو قسمت از فیلم بلید، مرد پولادی و همچنین پروژه‌های آینده‌ی دی‌سی همچون بتمن علیه سوپرمن و لیگ عدالت اشاره داشت. گویر قبل از عرضه‌ی بازی ادعا کرد که Black Ops 2 چیزی فراتر از فیلم‌های هالیوودی را ارائه خواهد داد. اطلاعات و تصاویر Black Ops 2 قبل از رونمایی رسمی بارها از سایت‌های مختلف دنیا لو رفت اما به هر نحوی که بود اکتیویژن در می 2012 و در جریان بازی پلی‌آف رقابت‌های ان‌بی‌ای، اولین تریلر رسمی Black Ops 2 را به نمایش گذاشت. به طور همزمان، این ویدئو در شبکه‌ی یوتیوب قرار گرفت. استقبال از این ویدئو به حدی بود که رکورد پیش فروش نسخه‌ی قبل را جابه جا کرد و به میزان سه برابر بیشتر از اولین قسمت Black Ops شد. با اینکه سری بازی‌های «جنگاوری مدرن» در زمان خود داستانی از آینده‌ی خیلی نزدیک را روایت می‌کردند، ولی باز همه چیز مانند ادوات جنگی و لوکیشن‌های بازی به زمان حال شبیه بود. اما بلک آپس 2 برای اولین بار در تاریخ مجموعه، به جنگ‌های آینده و کاملا تخیلی با جنگ‌افزارهای نظامی فوق پیشرفته می‌پرداخت که همین مسئله بازخوردهای مثبت و منفی خود را هم در پی داشت. طرفداران قدیمی مجموعه که زمانی با جنگاوری مدرن هم‌سو شده بودند و آن را یک شاهکار می‌نامیدند، حالا به مخالفت با تری‌آرک پرداختند. در سوی دیگر تری‌آرک تغییرات بنیادی در سبک گیم‌پلی و به خصوص المان‌های چند نفره ایجاد کرد که در نوع خود واقعا خوب ظاهر شدند. برای مثال حالت «چند تیم» که رقابت‌هایی با میزبانی چند تیم از بازیکنان را به همراه می‌آورد.سیستم جوایز، مچ‌میکینگ و بسیاری از المان‌های دیگر از نو ساخته شدند و به همین دلیل تری‌آرک توانست استانداردهای حضور در مسابقات ورزش‌های الکترونیک (eSports)را هم کسب کند. همچون نسخه پیشین، این بازی هم دارای صداپیشگان نام آشنا و هالیوودی بود. سم ورتینگتون در قالب آلکس میسون به ایفای نقش پرداخت و مایکل کیتون هم به جای اد هریس در قسمت قبل، برای صداپیشگی جیسون هادسون تعیین شد.میشایل رودریگز (سریع و خشمگین)در کنار کلنسی براون و برین بلوم به صداپیشگی سربازان استرایک فورس پرداختند. بلک آپس 2 علاوه بر جنگ‌های وسیعی که داشت، به یک جنگ سرد در سال 2025 اشاره می‌کند و مقدار زیادی از المان‌های جاسوسی نسخه‌ی قبل را هم به دنبال خود دارد. واکنش منتقدان به قسمت دوم بلک‌ آپس به اندازه قسمت قبل خیلی مثبت نبود، اما توانست تا حد زیادی انتظارات را هم برآورده کند. منتقد سایت آی‌جی‌ان که به بازی نمره‌ی 9.3 از 10 را داده بود اظهار داشت که بلک آپس 2، نمونه‌ی بارز از نحوه‌ی پیشرفت و شکوفایی یک مجموعه‌ی سالانه است. گیم‌اینفورمر بازی را جالب ولی نه خیلی هیجان انگیز ذکر کرد. شخصیت‌‌پردازی‌ها در این نسخه هم قابل قبول بود که البته تمرکز روی شخصیت منفی داستان و اعمال پیچیدگی‌هایی در آن را باید یکی از عوامل موفقیت بلک آپس 2 برشمرد. بلک آپس 2 همچون بازی‌های قبلی توانست رکوردها و رویدادهای خارق‌العاده‌ای در بخش فروش به نام خود ثبت کند. به نقل از اکتیویژن، عرضه‌ی روز اول بازی Black Ops 2 بزرگترین و وسیع‌ترین عرضه‌ای بوده که تاریخ بازی‌های ویدیوئی به خود دیده است. بیش از 2.5 میلیون نفر در بیش از 16 هزار فروشگاه در نیمه شب دوشنبه برای خرید این بازی به صف شدند تا یکی از بزرگترین عرضه‌های تاریخ بازی‌های ویدیوئی را رقم بزنند. طبق گزارش رسمی اکتیویژن، بلک آپس 2 فقط در آمریکا و فقط در روز عرضه‌ی خود بیش از 7.5 میلیون نسخه فروش کرد و رقم 500 میلیون دلار را پشت سر گذاشت. تنها در 24 ساعت و فقط در آمریکا، این میزان فروش توانست Black Ops 2 را تبدیل به وسیع‌ترین عرضه محصول سرگرمی در تاریخ کند که این رکورد تا زمان عرضه‌ی بازی GTA V در سپتامبر 2013 در دست بلک آپس 2 باقی ماند. این چهارمین سال متوالی بود که سری ندای وظیفه به شکستن رکورد نسخه‌های قبلی خود ادامه می‌دهد. بلک آپس 2 تنها در عرض 5 روز به فروش 800 میلیون دلاری می‌رسد که 25 میلیون دلار بیش از بازی سال قبلش، Modern Warfare 3 بود. این فروش تمام رکوردهای ثبت شده توسط فیلم‌ها، کتاب‌ها و دیگر بازی‌های ویدیوئی را هم پشت سرگذاشت تا به راحتی به بزرگترین سرگرمی تاریخ تبدیل شود. در نهایت بلک آپس 2 تا نوامبر سال 2013 توانست بیش از 24.2 میلیون نسخه فروش داشته باشد. Black Ops 2 اولین بازی تقریبا غیر خطی مجموعه بود که چند پایان بسته به انتخاب‌های بازیکن در طول روند بازی، به همراه داشت.

تبلیغات متنی
فروشگاه ساز رایگان فایل - سیستم همکاری در فروش فایل
بدون هیچ گونه سرمایه ای از اینترنت کسب درآمد کنید.
بهترین فرصت برای مدیران وبلاگ و وب سایتها برای کسب درآمد از اینترنت
WwW.PnuBlog.Com
ارسال دیدگاه